Question

extract (با کوشش) بیرون کشیدن ، درآوردن ، (دندان) کشیدن ، استخراج کردن ، (آبِ میوه و غیره را) گرفتن ، عصاره ، نقل قول ، نقل قول کردن (از کتاب و غیره) ، گلچین کردن ، نتیجه گیری کردن Dr. Fogel extracted my tooth in an amateur fashion.  Chemists extracted the essential vitamins from the grain.  Spencer was ingenious in extracting information from witnesses.

Accepted Answer

/ɪkˈstrækt/ v. remove, take out; squeeze, press    دکتر «فوگل» دندانم را با روشی غیرحرفه ای کشید.   شیمیدان ها، ویتامین های ضروری را از حبوبات استخراج کردند.   «اسپنسر» در استخراج اطلاعات از شهود مبتکر بود .

Front	extract
Pronunciation	/ɪkˈstrækt/
Meaning	(با کوشش) بیرون کشیدن ، درآوردن ، (دندان) کشیدن ، استخراج کردن ، (آبِ میوه و غیره را) گرفتن ، عصاره ، نقل قول ، نقل قول کردن (از کتاب و غیره) ، گلچین کردن ، نتیجه گیری کردن
Synonym	v. remove, take out; squeeze, press
Example1	Dr. Fogel extracted my tooth in an amateur fashion.
Example1-1	دکتر «فوگل» دندانم را با روشی غیرحرفه ای کشید.
Example2	Chemists extracted the essential vitamins from the grain.
Example2-2	شیمیدان ها، ویتامین های ضروری را از حبوبات استخراج کردند.
Example3	Spencer was ingenious in extracting information from witnesses.
Example3-3	«اسپنسر» در استخراج اطلاعات از شهود مبتکر بود .

کردن استخراج کشیدن و نقل قول Extracted را